بررسی های میدانی و نظرسنجی هایی که تاکنون انجام شده است نشان می دهد که بخت آیت الله رئیسی برای پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری 1400 بالا است و رای منفی کمی نیز دارد. اما ایراد این نظرسنجی ها؛ اگر با روش علمی انجام شده باشند؛ این است که پیش از هرگونه گفتگوی کاندیداها با مردم انجام شده اند و هنوز مناظره ای در صدا و سیما برگزار نشده است. یعنی در ردیف غیرقابل اعتمادترین نظرسنجی ها قرار می گیرند.

از این که بگذریم؛ هم جبهه های رئیسی برای وی تهدیدی به حساب نمی آیند و در طیف مقابل هم از میان مهرعلیزاده و همتی، شانس دومی به مراتب بیشتر است و به همین دلیل نباید از عبدالناصر همتی رئیس کل بانک مرکزی غفلت کرد. همتی دارای نفوذ سیاسی کم نظیری است و توانسته در 3 سال اخیر با دو ترکیب متفاوت در  ساختار پرانتقاد سران قوا فرمانده اقتصادی کشور باقی بماند. وی از اختیارات ویژه و بی نظیری برخوردار است و در حزب قدرتمند کارگزاران سازندگی نفوذ فوق العاده ای دارد.

اگرچه کارنامه دولت حسن روحانی در اقتصاد پر از هیچ است و شخص همتی نیز در بانک مرکزی پرنوسان ترین دوران نرخ ارز و بدترین شیوه مدیریتی را رقم زده است، اما جناح اصلاحات در به ریاست جمهوری رسانیدن چهره های گمنام و غیرقابل پیش بینی تبحر دارد و بارها این ماموریت غیرممکن را ممکن کرده است.

همتی با کارنامه عجیب مدیریتی خود تنها نیست و بهانه تحریم را می تواند به عنوان یک سپر حفاظتی به کار ببندد و از فشار مخالفان بر خود بکاهد. اما تنها دشمن همتی که راهی برای مقابله با آن در اختیار ندارد، مشارکت پایین است. همتی در هیچ شرایطی نمی تواند از سبد رای جناح مقابل اصلاحات بردارد، اما می تواند در صورت افزایش میزان مشارکت در انتخابات؛ رای های سرگردان را به خود جلب کند.

همتی در نخستین زدوخورد انتخاباتی با علیرضا زاکانی موفق بود و رئیس مرکز پژوهش های مجلس را در فضای نیمه نخبگانی توئیتر ناک اوت کرد. باید دید آیا در سایر زدوخوردها هم می تواند روی نوار پیروزی گام بردارد یا خیر؟

پایان/